معنی از سرداران کوروش کبیر
فرهنگ فارسی آزاد
کوروش کبیر، (کوروس تلفظ یونانی آن می باشد و سیروس هم از لفظ فرانسوی همین اسم آمده است) فرزند کمبوجیه و سرسلسله دودمان سلطنتی هخامنشی است که فتوحات بسیار نمود و از جمله بابل را در 539 قبل از میلاد فتح نمود و یهودیان را آزاد ساخت و خود در 530 قبل از میلاد کشته شد،
حل جدول
ابرداد
مادر کوروش کبیر
ماندانا
پسر کوروش کبیر
کمبوجیه
سردار کوروش کبیر
ابرداد
دختر کوروش کبیر
رکسانا
از سرداران کوروش بزرگ
ابرداد
نام دختر کوروش کبیر
آتوسا
لغت نامه دهخدا
کوروش. (اِخ) رجوع به کورش کبیر، کورش کوچک و کورش اول شود.
کوروش. [کورْ وَ] (ق مرکب) کوروار. مانند کور. چون کوران. همچون نابینایان:
کوروش قائد و عصاطلبی
بهر این راه روشن و هموار.
هاتف.
و رجوع به کوروار شود.
کبیر
کبیر. [ک َ] (اِخ) لقب کورش هخامنشی است. رجوع به کوروش کبیر شود.
کبیر. [ک َ] (اِخ) لقب پطر، پادشاه روسیه است. رجوع به پطر کبیر شود.
کبیر. [] (اِ) اسم هندی توتیاست. (تحفه ٔ حکیم مؤمن).
کبیر. [ک َ] (اِخ) لقب اسکندر مقدونی است. رجوع به اسکندر مقدونی شود.
نام های ایرانی
پسرانه، نام سه تن از پادشاهان هخامنشی، کورش کبیر از مقتدر ترین پادشاهان ایران که تخت جمشید را بنا نهاد
معادل ابجد
1288